دردم مداوا می کنی آقای خوبم
عقده ز دل وا میکنی آقای خوبم
دل مرده ام اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا می کنی آقای خوبم
آیینه زیبا می شود با یک نگاهت
دل را تو شیدا می کنی آقای خوبم
بهر ظهور خود چرا ای یوسف عشق
امروز و فردا می کنی آقای خوبم
پرونده ی اعمال ما گرچه سیاه است
می دانم تمضا می کنی آقای خوبم
تو مثل زهرا مادرت از بس که خوبی
با ما مدارا می کنی آقای خوبم